نه به ناامیدی، ایستادگی در مقابل امپریالیسم، صهیونیسم و هواداران داخلی آنها
کمیته میهنی در دفاع از ایران (خارج کشور) کمیته میهنی در دفاع از ایران (خارج کشور)

 

 

 

 

 

کمیته میهنی در دفاع از ایران (خارج کشور) بر این دیدگاه اصولی و انقلابی پای می فشارد که انقلاب ایران در مرحله رهائیبخش ملی است. دشمن عمده کشور و مردم ایران، امپریالیسم جهانی و صهیونیسم بین الملل می باشد. ما عمیقاً اعتقاد داریم بدون مقاومت مردم ایران و منطقه، پیروزی بر این دشمنان تاریخی ممکن نیست. ما همچنین معتقدیم بدون وحدت توده های میلیونی مردم، یعنی کارگران و زحمتکشان فکری و یدی که سازندگان و صاحبان واقعی ایران هستند، جریان مقاومت شکست خواهد خورد. باید توجه کرد آنچنان برنامه و عملکردی که در عرصه اقتصادی بجای توسعه، شکاف طبقاتی را و در عرصه سیاسی بجای نهادینه کردن آزادی های فردی و اجتماعی، انحصارطلبی را به جامعه تحمیل نماید، شرایط داخلی را جهت از بین رفتن وحدت ملی، سازش و استحاله انقلاب آماده میسازد. این چنین است نقطه حرکت ما در تحلیل از اوضاع کشورمان و به تبع آن، بررسی مشخص از یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری. شکست ها و پیروزی های قریب یکصد و پنجاه سال مبارزه مردم ما علیه استعمار و امپریالیسم این اصول را ثابت کرده است. تاکید بر این نکته نیز ضروری است، که بغرنجی و پیچیدگی اوضاع از یکطرف و عدم دسترسی به اطلاعات، بویژه، از دسایس و توطئه های دشمن و عوامل داخلی آن، اهمیت پافشاری روی این اصول و پرهیز از اشتباه را دوچندان کرده است.

 ما در بیانیه های شماره یک، دو و سه، روند برگزاری انتخابات را مورد بررسی و نقد قرار دادیم و خواهان شرکت «همه سلایق» در انتخابات شدیم. ما همچنین، به عملکرد غیرمستند و غیرمستدل شورای نگهبان قانون اساسی در رد صلاحیت داوطلبان شرکت در انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری ایران بویژه زنان و رد کاندیدای دولت، برخورد نموده و عقب نشینی در نبرد بزرگ را بمثابه خطر جدی ارزیابی کردیم. با این وجود، ما با هرگونه شعار تحریم انتخابات یا دادن رأی سفید در انتخابات پیش رو مخالفیم. چرا؟

انقلاب بهمن ۱۳۵۷ ایران،  یک انقلاب ضد امپریالیستی و رهائیبخش بود، که تحت رهبری آیت الله خمینی به پیروزی سیاسی نائل شد و به سلطه استعمارنو و امپریالیسم در کشور ما پایان داد. حاکمیت بر آمده از انقلاب با تمام کاستی ها، اولا- یک حاکمیت ملی و مورد تأئید اکثریت مردم بود؛ ثانیاً، شکل نوینی از حکومتمداری را در ایران بنیان گذاشت، که یک الگوی بومی بود. در باره این موضوع، که آیا این الگو قادر است مبارزه رهائیبخش مردم ما را به سرانجام برساند یا نه، و یا اجازه خواهد داد که امپریالیسم از پنجره وارد شود، تاریخ قضاوت خواهد کرد. آنچه که غیرقابل انکار است، این است که کشور ما علیرغم برخی عقبگرد ها، در این نبرد بزرگ تا کنون پیروزمندانه به پیش رفته است. این الگوی بومی متاسفانه همزیستی سرمایه داران بزرگ و خیل عظیم توده های محروم را زیر اصل ولایت فقیه طوری مدیریت کرده، که اگر چه در عرصه سیاست خارجی با اقتدار پیش رفته، ولی در عرصه داخلی با چالش بزرگ روبرو بوده است. این واقعیتی است که سطح اختلاف طبقاتی در ایران تا قبل از دولت آقای احمدی نژاد و حتی پس از هشت سال مبارزه کم نظیر ایشان نه تنها شایسته انقلابی بزرگ نیست، بلکه، بسیار تاسف آور است. نکته دیگری که در بیانیه های قبلی نیز به آن اشاره شد، این است که به علت نقش قدرتمند سرمایه داران بزرگ در این الگوی بومی، انحصارطلبی که ماهیت روشنتر سرمایه دارانه دارد، تمام جناح های حکومتی را آلوده کرده و به وحدت ملی ضربات جدی وارد آورده است. به همین دلیل، برخی نیروها که از دید عمیق و علمی برخوردار نیستند و مسائل را سطحی و احساسی بررسی میکنند، این الگوی بومی را استبدادی ارزیابی نموده و بدنبال الگوی سرمایه داری غربی راه افتاده اند. امروز تحریم انتخابات در ایران در واقع، بمعنی تحمیل این الگوی غربی میباشد و قصد پیگیری اهداف انقلاب بهمن را ندارد. کمیته میهنی در این اوضاع حساس آنرا یک اقدام ضد ملی تعریف میکند.

ما معتقدیم با انتخاب دولت آقای احمدی نژاد در سال ۱۳۸۴، ریل انقلاب در سیاست های داخلی از مسیر انحرافی خارج شد و بستر داخلی را برای مقاومت در مقابل تهدیدات امپریالیستی آماده تر کرد. پیروزی های بدست آمده در هشت سال گذشته نه قابل انکار است و نه پاک شدنی از تاریخ ایران. با این وصف، سؤال میشود: پس چرا چنین هجمه ای علیه دولت کنونی آغاز شده؟ چرا شورای نگهبان نامزد اصلی دولت را بدون کوچکترین دلیل و توضیحی، رد صلاحیت کرد؟ چرا اکثریت قاطع نامزدها، بجای ارائه برنامه خودشان، با حمله به دولت در میدان سرمایه داران بزرگ بازی میکنند؟ ما معتقدیم که سرمایه داری بزرگ داخلی با هماهنگی امپریالیسم طبق یک برنامه قبلی، روند شکل گیری انتخابات در ایران را با مهندسی خود تحت تاثیر قرار دادند و موفقیت زیادی بدست آورده اند.

این سناریو بویژه از یک سال پیش، پس از شکستهای پی در پی مذاکرات کشورمان با گروه پنچ باضافه یک، همراه با تشدید بی سابقه تحریم ها، وارد مرحله بی سابقه ای شد. بزرگ سرمایه داران داخلی در هماهنگی و همگامی با تحریم ها از یک سو، از حمله ارزی پشتیبانی نموده، بازار عرضه و تقاضا، بویژه، بازار ارز را با تکان شدید مواجه ساختند و از طرف دیگر، کارزار بزرگی را در مورد سوء مدیریت دولت به عنوان عامل اصلی گرفتاری ها اقتصادی براه انداختند و این ایده را از طریق رسانه های انحصاریشان به اذهان عمومی القاء کردند. رسانه های ضد انقلاب در خارج نیز وظیفه برون مرزی خود را ضمن بی اعتنائی کامل به جنگ ارزی تحمیلی علیه کشور و مردم ما پیگیرانه دنبال کردند.

بنابراین، معیار ارزیابی ما از کاندیدها در چگونکی برخورد آنها به توطئه امپریالیست ها و بزرگ سرمایه داران مشخص می شود. یعنی، اولاً- سیاست آنها در مورد سیاست خارجی و بویژه تحریم و جنگ ارزی چیست؟ در پی مقاومت هستند؟ یا در پی سازش می باشند؟ ثانیاً- نگاه آنها به دولت و عملکرد هشت ساله آن چگونه است؟ در پاسخ این پرسشها، لازم به گفتن میدانیم که به باور ما، اکثریت نامزدها، چه آگاهانه چه ناآگاهانه در خدمت به سناریوی دشمن و کلان سرمایه داران داخلی حرکت میکنند و با وعده های دروغین بدنبال جمع آوری رای هستند.

تا آنجا که به آقای جلیلی مربوط میشود اگرچه ایشان بروشنی بر اصل مقاومت و دور زدن تحریم پافشاری میکنند، مواضعشان در مورد سیاست های اقتصادی، فرهنگی بویژه ارزیابی عادلانه از دولت آقای احمدی نژاد از شفافیت لازم تا همین لحظه برخوردار نبوده است.    

بموازات ایشان، به نظر ما، آقای مشائی به عنوان نماینده اصلی جریان دولت، که توسط  شورای نگهبان از شرکت در این انتخابات حذف شده، مناسب است مواضع صریح و روشن خود را در مورد شش کاندید باقیمانده و بطور کلی انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری اعلام نماید.

کمیته میهنی در دفاع از ایران امیدوار است که هم آقای جلیلی و هم آقای مشائی تا لحظه های نهائی به این خواست، که خواست بسیاری از مردم عدالتخواه ماست،  پاسخ دهند.

با توجه به آنچه گفته شد کمیته میهنی در دفاع از ایران (خارج کشور) معتقد است، که در شرایط کنونی اگرچه تحریم انتخابات و یا حتی دادن رأی سفید حرکتی است بر ضد منافع ملی اما عدم شفافیت در مواضع نیروهای طرفدار گفتمان سه تیر می تواند به پیروزی نیروهای نئولیبرال طرفدار غرب منتهی شود. همه باید عزم خود را هرچه بیشتر برای پیروزی جزم کرده و به مسئولیت تاریخی خود پاسخ شایسته دهیم.

نه به ناامیدی، ایستادگی در مقابل امپریالیسم، صهیونیسم و هواداران داخلی آنها

 






June 13th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی